loading...
دوستانه
امیر عباس بازدید : 141 جمعه 01 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

 

تو را دوست دارم وقتي که ميان غم گم ميشوم و در اغوش تو پيدا ميشوم

تو را دوست دارم وقتي در ميان دلتنگي ها درميان چشمان تو پيدا ميشوم

تو را دوست دارم ان زمان که از صداي قلبت از خواب بيدار ميشوم

تو را دوست دارم

 

+++++++++++++++++++++++

 

مي خوام به کسي که خودش مي دونه کيه بگم: دوستت دارم!

 

با تمام نا مهربونيات با تمام….بازم دوستت دارم !

 

 

 

+++++++++++++++++++++++

 

کاش خداوند هيچ وقت به کلمات غرور و عشق و دروغ فکر نميکر که تا هيچ وقت هيچ عاشقي به خاطر غرورش به عشقش دروغ بگه !

 

+++++++++++++++++++++++

 

فرشته مهربون گفت ازاين دنيا چي ميخواي تا برات بيارم؟ گفتم اوني که داره اين اس ام اس رو ميخونه

گفت: نشد ديگه! قرار نبود همه ي دنيا رو بخواي

 

+++++++++++++++++++++++

 

انتهاي دريا را برکه ها نميفهمند

پس ببخش اگر گاهي گم ميکنم نشانيت را…

 

+++++++++++++++++++++++

 

بوص – بوث – بوس – بو? – بوs – بوc

تنوع ازما، انتخاب ازشما!

 

+++++++++++++++++++++++

 

عشق و بهانه از تو / ناز و نوازش از من

قهر و گلايه از تو / آشتي و سازش از من

يه قلب ساده از تو / عشق و علاقه از من

فقط، فقط تو گل باش / ريشه و ساقه از من

 

+++++++++++++++++++++++

 

ماه گرفتگي ميشود،

وقتي که ميخوابي …

بيداري هايت هم،

شق القمر است

 

+++++++++++++++++++++++

 

صداي قلب نيست

صداي پاي توست

که شب ها در سينه ام مي دوي

کافي ست کمي خسته شوي

کافي ست بايستي

 

+++++++++++++++++++++++

 

مي تواني بروي قصه و رويا بشوي

 

راهي دورترين گوشه دنيا بشوي

 

من و تو مثل دوتا رود موازي بوديم

 

من که مرداب شدم کاش تو دريا بشوي .

 

+++++++++++++++++++++++

 

کوچه پس کوچه اين شهر تو را مي بويد

 

عطر خوش بوي تنت ناب تر از مُشک و گلاب

 

بوسه اي از لب شيرين تو شد سهم دلم

 

اين غزل جاي من امشب شده بد مست و خراب . .

 

+++++++++++++++++++++++

 

وسعت دوست داشتن هميشه گفتني نيست

 

پس به وسعت تمام ناگفته ها دوستت دارم . .

 

+++++++++++++++++++++++

 

آن عشق که ديده گريه و آموخت ازو

 

دل در غم او نشست و جان سوخت ازو

 

امروز نگاه کن که جان و دل من

 

جز يادي و حسرتي چه اندوخت ازو . . .

 

+++++++++++++++++++++++

 

 

دخترک رفت ولي زير لب اين را ميگفت :

 

” او يقينا پي معشوق خودش مي ايد ”

 

پسرک ماند ولي روي لبش زمزمه بود :

 

” مطمئنا که پشيمان شده برميگردد ”

 

عشق قرباني مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .

 

+++++++++++++++++++++++

 

دلم در حلقه غمها نشسته / زبانم بسته و سازم شکسته

 

وجودم پر ز شعر عاشقانست / تورا مي خواهم و اين ها بهانست . . .

 

+++++++++++++++++++++++

 

عاشقتم :

 

يک کلمه است با دنيايي‌ از مسئوليت،

 

گفتنش هنر نيست،

 

مسئوليت پذيريش هنراست . . .

 

+++++++++++++++++++++++

 

.

 

پاي من خسته از اين رفتن بود

 

قصه ام قصه دل کندن بود

 

دل که دادم به يارم ديدم

 

راهش افسوس جدا از من بود . . .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
وبلاگی متفاوت برای همه
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 15
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 112
  • بازدید ماه : 108
  • بازدید سال : 2,350
  • بازدید کلی : 22,443